دهسةلغتنامه دهخدادهسة. [ دَ / دُ س َ ] (ع اِ) سرخی مایل به سیاهی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
پشنگانلغتنامه دهخداپشنگان . [ پ َ ش َ ] (اِخ ) (ده ...) سه فرسخ میانه ٔ شمال و مغرب گاوگان است . (فارسنامه ٔ ناصری ).
حاجی کماللغتنامه دهخداحاجی کمال . [ ک َ ] (اِخ ) (ده ...) سه فرسخ و نیم میانه ٔ شمال و مغرب قاضیان است .
اسرافیللغتنامه دهخدااسرافیل . [ اِ ] (اِخ ) جامی در نفحات الانس آرد: حضرت اسرافیل از قدیمان است و شیخ الاسلام گفته که وی از پیران ذوالنون مصری است . از مغرب بوده و بمصر رسیده بود.
قلعه زراسلغتنامه دهخداقلعه زراس . [ ق َ ع َ زَ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای شهرستان اهواز. این بخش در شمال خاوری شهرستان واقع و محدود است از طرف شمال به کوه دین راک ، از جنوب به رود ان