دهدرینلغتنامه دهخدادهدرین . [دُ دُرْ رَ ] (ع اِ) مثنی ، اسم است مردروغ و باطل را و مرباطل را به لفظ ماضی ، و منه دهدرین سعدالقین ؛ یعنی باطل و بیکار شد سعدالقین (آهنگر).به اینکه ک
طرطبلغتنامه دهخداطرطب . [ طُ طُ / طُ طُب ب ] (ع ص ، اِ) پستان کلان فروهشته . طُرطُبی واحدآن است ، در قول شخصی که ثَدی را مؤنث گوید. (منتهی الارب ) (آنندراج ). به عربی پستان طوی