دهسلغتنامه دهخدادهس . [ دُ ] (ع اِ) ج ِ اَدهَس . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). ج ِدهساء. (ناظم الاطباء). رجوع به ادهس و دهساء شود.
داحس و الغبراءلغتنامه دهخداداحس و الغبراء. [ ح ِ وَل ْ غ َ ] (اِخ ) (یوم ...) یکی از ایام عرب است که در آن جنگی بین عبس و فزاره و ذبیان درگرفت و مدتی دراز بماند و آن بخاطر دو اسب داحس و غ
داحس و غبراءلغتنامه دهخداداحس و غبراء. [ ح ِ وَ غ َ ] (اِخ ) نام دو اسب است و بر سر گرو بستن ب-ر آنان جنگی سخت میان عبس و ذبیان درگرفت و دیری بماند. رجوع به داحس و نیز رجوع به غبراء و م
nipsدیکشنری انگلیسی به فارسیnips، سرمازدگی، زخم زبان، دردناک بودن، چیز، چیزی، نیش، طعمتندوتیز، دزدی، گیره، ذره
دهسلغتنامه دهخدادهس . [ دُ ] (ع اِ) ج ِ اَدهَس . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). ج ِدهساء. (ناظم الاطباء). رجوع به ادهس و دهساء شود.
داحس و الغبراءلغتنامه دهخداداحس و الغبراء. [ ح ِ وَل ْ غ َ ] (اِخ ) (یوم ...) یکی از ایام عرب است که در آن جنگی بین عبس و فزاره و ذبیان درگرفت و مدتی دراز بماند و آن بخاطر دو اسب داحس و غ