دهالیزلغتنامه دهخدادهالیز. [ دَ ] (ع اِ) ج ِ دهلیز. (منتهی الارب ) (دهار) (ناظم الاطباء). مکانی که میان دروازه ٔ خانه باشد. (از آنندراج ).- ابناء دهالیز؛ بچه که پدرش ندانند. (یادد
دهلیزلغتنامه دهخدادهلیز.[ دِ ] (معرب ، اِ) مکانی که میان دروازه و خانه باشد. (منتهی الارب ) (از آنندراج ). از آنچه که عرب از فارسی گرفته ، یکی دهلیز است و آن عبارت از میان خانه و
دهالینلغتنامه دهخدادهالین . [ دَ ] (ع اِ) ج ِ دهلین ، مکانی که میان دروازه و خانه باشد. (آنندراج ). اما ظاهراً کلمه مصحف دهالیز است که صاحب آنندراج به این معنی و معانی دیگر دهالیز
دهلیزلغتنامه دهخدادهلیز.[ دِ ] (معرب ، اِ) مکانی که میان دروازه و خانه باشد. (منتهی الارب ) (از آنندراج ). از آنچه که عرب از فارسی گرفته ، یکی دهلیز است و آن عبارت از میان خانه و
دزدلغتنامه دهخدادزد. [ دُ ] (ص ،اِ) ترجمه ٔ سارق است . (آنندراج ). سارق و کسی که می دزدد و دزدی می کند و راهزن و قطاع الطریق . (ناظم الاطباء). رباینده ٔ مال دیگران .که مال دیگر