دهالغتنامه دهخدادها. [ دَ ] (ع اِمص ) دهاء. زیرکی و جودت فکر. (غیاث ) (آنندراج ). خرد. عقل . نهیه . درایت . زیرکی . هوشیاری . هوشمندی . جودت رأی . (یادداشت مؤلف ) : مدبری که
دهالغتنامه دهخدادها. [ دَ ] (هندی ، اِ) به فارسی هندی ده روز اول محرم . (ناظم الاطباء). || شبیه قبر حسنین علیهما السلام و یا شبیه بنایی که شامل قبور شهدای کربلا می باشد و در ده
دهعلغتنامه دهخدادهع. [ دَ ] (ع مص ) زجر کردن شبان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به دهاع یا به دهداع شود.
دهاءلغتنامه دهخدادهاء. [ دَ ] (ع مص ) زیرک گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). داهی شدن . (تاج المصادر بیهقی ). زیرک شدن . (یادداشت مؤلف ). || (اِمص ) زیرکی و کا
دهائتلغتنامه دهخدادهائت . [ دَ ءَ ] (ع مص ) دهائة. زیرک گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). و رجوع به دها و دهاء شود.
دهاتلغتنامه دهخدادهات . [ دُ ] (ع اِ) دهاة. ج ِداهی و داهیة. زیرکان و هوشمندان . (از یادداشت مؤلف ). مردمان زیرک و کاردان و تیزفهم . (ناظم الاطباء). به معنی زیرکان و این جمع دا