دنقرةلغتنامه دهخدادنقرة. [ دَ ق َ رَ ] (ع مص ) جستجو کردن کارهای مشکل یا کارهای حقیر و رکیک را، و آن از راه رفتن ستور است وقتی که زشت و نازیبا راه رود. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء).
دنقریلغتنامه دهخدادنقری . [ دَ ق َ ری ی ] (ع ص ) کوتاه زشت و حقیر (از اسب و آدم ). (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء).
دنقرالغتنامه دهخدادنقرا. [ ] (اِخ ) شهری است بر مشرق رود نیل [ به مصر ] آبادان و بانعمت و از وی جامه های کتان خیزد مرتفع باقیمت . (حدود العالم ).
مدنقرلغتنامه دهخدامدنقر. [ م ُ دَق ِ ] (ع ص ) جستجوکننده ٔ کارهای حقیر و رکیک یا کارهای مشکل . (آنندراج ). نعت فاعلی است از دنقرة به معنی تتبع در دقایق امور و اباطیل . رجوع به دنقرة شود.
اشانتیلغتنامه دهخدااشانتی . [ اَ ] (اِخ ) مملکتی در بلاد گینه در سواحل افریقای غربی که حدود آن محقق نیست . گویند که بلاد این ناحیت مقابل ساحل طلا و بین 5 و 10 درجه ٔ عرض شمالی و 1 و <span class