دندان سازیلغتنامه دهخدادندان سازی . [ دَ ] (حامص مرکب ) شغل و عمل دندان ساز. ساختن دندانهای مصنوعی . (یادداشت مؤلف ). شغل دندان ساز. (ناظم الاطباء). و رجوع به دندان ساز و دندان پزشکی
مرزنگوشلغتنامه دهخدامرزنگوش . [ م َ زَ ] (اِ مرکب ) مرزنجوش . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (غیاث اللغات ). آذان الفار. (بحر الجواهر) (رشیدی ). مرد قوش . مرده گوش . حبق الفیل . عنقر. سمسق .
گوشهلغتنامه دهخداگوشه . [ ش َ / ش ِ ] (اِ) کنار. (ناظم الاطباء). کران . کرانه .طرف . جانب . مقابل میان و وسط. جیزة. خُصم . سِقط. شَفا. عَروض . کُلتة. نُبذة. (منتهی الارب ) : یکی
درشتلغتنامه دهخدادرشت . [دُ رُ ] (ص ) زبر. زمخت . خشن . مقابل نرم و لین . اخرش . (تاج المصادر بیهقی ). اخشب . اِرْزَب ّ. (منتهی الارب ). اقض . (تاج المصادر بیهقی ). اقود. اکتل .
دندان سازیلغتنامه دهخدادندان سازی . [ دَ ] (حامص مرکب ) شغل و عمل دندان ساز. ساختن دندانهای مصنوعی . (یادداشت مؤلف ). شغل دندان ساز. (ناظم الاطباء). و رجوع به دندان ساز و دندان پزشکی
اسم مصدرلغتنامه دهخدااسم مصدر. [ اِ م ِ م َ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اسم مصدر در عربی : ابن مالک در الفیة گوید : بفعله المصدر الحق فی العمل مضافاً او مجرداً او مع اَل ان کان فع