دمپخت،دَمپُختک،دمپختک ترشیگویش تهرانیدمی باقالی و پیاز و برنج و زردچوبه و روغن ،که باترشی خورده میشود
دمپختکفرهنگ انتشارات معین(دَ پُ تَ) (اِمر.) برنجی که آبکشی نشده باشد و گاه به آن عدس ، لوبیا، ماش یا باقلا بیفزایند.
سیرموک، سرموکواژهنامه آزادنوعی پیازچه که در فصل بهار در زمین های زراعی یا آیش می روید و به عنوان یکی از مواد اصلی دمپختک استفاده می شود که در گویش حسن آبادی به آن "دمپخت سیرموکی" گویند و
دمیلغتنامه دهخدادمی . [ دَ ] (ص نسبی ) منسوب به دم ، به معنی نفس و جز آن . (یادداشت مؤلف ). || (اِ) کته . پلو که آب آن را نکشند و بجوشانند تا آب آن تبخیر شود و برنج بپزد. چلو
شله بریانلغتنامه دهخداشله بریان . [ ش ُل ْ ل َ / ل ِ ب ِ ] (اِ مرکب ) نوعی غذا. طرز تهیه ٔ آن چنین است : گوشت سینه را با نخود خیس کنند و پوست گیرند و مانند آبگوشت بار کنند. پس از طبخ