دموسلغتنامه دهخدادموس . [ دَ ] (اِخ ) حلیم ابراهیم (1305 - 1377 هَ . ق . / 1888 - 1957 م .). در زحله ٔ لبنان بدنیا آمد و در همانجا به تحصیل علوم پرداخت و سپس به برزیل مسافرت کرد
دموسلغتنامه دهخدادموس . [ دَ ] (ع ص ، اِ) کسی که پوست را جهت برکندن موی در خاک پنهان کند.ج ، دُمُس . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
دموسلغتنامه دهخدادموس . [ دُ ] (ع مص ) به معنی دمس است .(ناظم الاطباء). سخت تاریک شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). تاریک شدن شب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از