دمای بیشینۀ مطلق ماهانهabsolute monthly maximum temperatureواژههای مصوب فرهنگستانبالاترین دمای بیشینۀ روزانه یک ماه تقویمی در دورۀ مشخص چندینساله
دمای بیشینۀ روزانهdaily maximum temperatureواژههای مصوب فرهنگستانبیشینۀ دما در بازۀ زمانی 24 ساعت پیوسته
دمای بیشینۀ سالانهannual maximum temperatureواژههای مصوب فرهنگستانبیشینۀ دما در بازۀ زمانی یک سال پیوسته
دمای بیشینهmaximum temperatureواژههای مصوب فرهنگستانبیشترین دمای گزارششده در یک محل در دورۀ زمانی معین
قانون جابهجایی وینWien displacement lawواژههای مصوب فرهنگستانقانونی که بنابر آن حاصلِضرب دمای مطلق جسم سیاه و طولِموج شدت تابش بیشینة آن مقداری ثابت است نیز: قانون جابهجایی displacement law
روز یخیice dayواژههای مصوب فرهنگستاندر اقلیمشناسی، روزی که بیشینۀ دمای هوا در ابزارپوش به بیش از صفر درجۀ سلسیوس نمیرسد
استوای اقیانوسشناختیoceanographic equatorواژههای مصوب فرهنگستانناحیهای در نزدیکی استوای جغرافیایی که در آن دمای آب بیشینه است
دماسنجلغتنامه دهخدادماسنج . [ دَ س َ ] (اِ مرکب ) (اصطلاح فیزیک ) میزان الحراره . اسبابی برای اندازه گیری دما. هر یک از خواص فیزیکی یک ماده را که تابع دمای آن باشد می توان برای ان