حساسفرهنگ مترادف و متضاد۱. احساساتی ۲. دلنازک، رقیقالقلب، زودرنج، سریعالتاثر، نازکدل ≠ بیتفاوت، غیرحساس ۳. خطیر، مهم، حیاتی، درخور توجه ۴. آلرژیک
دل آزارلغتنامه دهخدادل آزار. [ دِ ] (نف مرکب ) دل آزارنده .دلازارنده . هرچیز که موجب آزردن خاطر گردد. (ناظم الاطباء). آنچه و آنکه سبب آزردن خاطر شود : ای تو دل آزار و من آزرده دل د
دل آزاریلغتنامه دهخدادل آزاری . [ دِ ] (حامص مرکب ) دلازاری . حالت و چگونگی دل آزار. آزرده دلی . آزرده خاطری : روی زرد و دو رخ دو رود روان ازروان زاری و دل آزاری . ؟ (از ترجمان البل