492 مدخل
antic, farce, foolery, spoof
دلقک بازی . [ دَ ق َ ] (حامص مرکب ) عمل دلقک . مسخره بازی . رجوع به دلقک شود.
لودگی، لودهگری، مسخرگی، مسخرهبازی
clown, jest
fool
انجام حرکات خندهآور و غیرجدی در نمایشها و سیرکها
فسوسگر
احمق , مهرج
دلقک بازی
برگی از ورقهای بازی که تصویر دلقک بر آن است.
(کِ) [ فر. ] (اِ.) برگی از دستة ورق بازی که معمولاً روی آن تصویر دلقک دارد.
اسکاروموچ، ادم بزدل وپست، عروسک دلقک نمای خیمه شب بازی
اسکاراموچه، ادم بزدل وپست، عروسک دلقک نمای خیمه شب بازی