دل شورالغتنامه دهخدادل شورا. [ دِ ] (اِ مرکب ) در لهجه ٔ اهل خراسان ، تهوع . (یادداشت مرحوم دهخدا). || شوریدن دل . دلشوره . رجوع به دلشوره شود.
دلهرهفرهنگ مترادف و متضاداضطراب، بیقراری، تشویش، دغدغه، دلشوره، دلگرانی، دلنگرانی، دلواپسی، سرآسیمگی، قلق، هراش ≠ آرامش
تشویشفرهنگ مترادف و متضادآشوب، اضطراب، بیم، پریشانی، ترس، دغدغه، دلشوره، دلواپسی، قلق، ناراحتی، نگرانی، واهمه ≠ آرامش، سکون