دلتالغتنامه دهخدادلتا. [ دِ ] (یونانی ، اِ) دلطا. (ابن الندیم ). نام حرف چهارم از حروف یونانی نام حرف چهارم الفبای یونانی که بشکل مثلثی است . (یادداشت مرحوم دهخدا). جهارمین حرف
دلتافرهنگ انتشارات معین(دِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - حرف چهارم از الفبای یونانی به شکل ë . 2 - قطعه خاک جزیره مانندی به شکل مثلث در مصب رود که از مواد سیلابی و رسوبی تشکیل می شود.
دلتافرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. چهارمین حرف الفبای یونانی مطابق دال به شکل Δ.۲. (جغرافیا) قطعۀ خاک سهگوش و جزیرهمانند که در مصب رود به دلیل رسوب مواد سیلابی تشکیل میشود.
دلطالغتنامه دهخدادلطا. [ دِ ] (اِ) دلتا، آنچنانکه ابن الندیم نوشته است . دال یونانی . رجوع به دلتا شود.
دلتاوار 1deltoid 1واژههای مصوب فرهنگستان1. مکان هندسی نقطهای از یک دایره، وقتی که آن دایره در داخل و مماس بر دایرۀ دیگری که شعاعش سه برابر دایرۀ اول است، میغلتد 2. یک چهارضلعی کاو با دو جفت اضلاع م
دلتاوار 2deltoid 2, triangularواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بخش یا اندامی به شکل حرف یونانی دلتا در گیاهان
روش دلتاdelta methodواژههای مصوب فرهنگستانروشی که با استفاده از بسط تیلور (Taylor series expansion) تابعی از یک یا چند متغیر تصادفی، تقریبی برای میانگین یا وردایی/ واریانس آن تابع به دست میدهد