دعصةلغتنامه دهخدادعصة. [ دِ ص َ ] (ع اِ) ریگ توده ٔ گرد یا پشته ٔ ریگ مجتمع یا پشته ٔ خرد از ریگ . (منتهی الارب ). تپه ٔ گرد آمده از ریگ و شن . (از اقرب الموارد). دِعص . ج ، دِعَص . (اقرب الموارد). و رجوع به دِعْص شود.
دعصةلغتنامه دهخدادعصة. [ دِ ع َ ص َ ] (ع اِ) ج ِ دِعص . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به دعص شود.
دهسةلغتنامه دهخدادهسة. [ دَ / دُ س َ ] (ع اِ) سرخی مایل به سیاهی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
دهشیلغتنامه دهخدادهشی . [ دَ / دِ هَِ ] (ص نسبی ) از در دهش . درخور دهش . (یادداشت مؤلف ). رجوع به دهش شود.
دعصلغتنامه دهخدادعص . [ دِ ] (ع اِ) ریگ توده ٔ گرد یا پشته ٔ ریگ مجتمع یا پشته ٔ خرد از ریگ . (از منتهی الارب ). تپه از ریگ و شن گرد آمده . (از اقرب الموارد). دِعصة. ج ، أدعاص ، دِعَصة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و رجوع به دعصة شود.