دست نوشتلغتنامه دهخدادست نوشت . [ دَ ن ِ وِ ] (ن مف مرکب ، اِ مرکب ) دست نوشته . نوشته به دست . دست خط. (آنندراج ). دست نویس : تا به خط تو ای صنم گشته سواد روشنم نامده در نظر مرا دس
handwroteدیکشنری انگلیسی به فارسیدست نوشته، با خط خود نوشتن، با دست نوشتن، دستخط کردن، نسخه خطی تهیه کردن
handwriteدیکشنری انگلیسی به فارسیدست خط، با خط خود نوشتن، با دست نوشتن، دستخط کردن، نسخه خطی تهیه کردن
handwrittenدیکشنری انگلیسی به فارسیدست نویس، با خط خود نوشتن، با دست نوشتن، دستخط کردن، نسخه خطی تهیه کردن
handwritesدیکشنری انگلیسی به فارسیدست خط، با خط خود نوشتن، با دست نوشتن، دستخط کردن، نسخه خطی تهیه کردن