دستپوشarm guard, bracerواژههای مصوب فرهنگستانپوششی پلاستیکی یا چرمی برای محافظت از بخش داخلی ساعد در برابر سوختگی ناشی از رهش زه
پژوهش دست اولprimary research, primary market researchواژههای مصوب فرهنگستانآزمایشها یا بررسیها یا آزمونهایی که برای دست یافتن به دادههای دست اول انجام میگیرد
پژوهش دست دومsecondary researchواژههای مصوب فرهنگستانپژوهشهایی که از دادههایی بهره میگیرد که پیشتر توسط دیگران برای مقاصد دیگری جمعآوری شده و در دسترس همگان است
muffsدیکشنری انگلیسی به فارسیکوپلینگ، دست پوش، دست گرم کن، بدبازیکن، خیط و پیت کردن، سرهم بندی کردن، سردواندن