دسته 4neckواژههای مصوب فرهنگستان1. قسمتی از ساختمان بربطها و سازهای کمانهای که تغییر طول زههای مرتعش بر آن انجام میشود و معمولاً ساز را بهکمک آن نگه میدارند 2. بخشی از ساختمان چنگها که
دستةهاونگویش اصفهانی تکیه ای: dassayuna طاری: dassayâna طامه ای: dassayone طرقی: dassayâna کشه ای: dassayâna نطنزی: dassayona
دسته (گروه)گویش اصفهانی تکیه ای: edda / dassa طاری: dassa طامه ای: dassa طرقی: dassa کشه ای: dassa نطنزی: dassa
عروهفرهنگ انتشارات معین(عُ رْ وِ) [ ع . عروة ] (اِ.) 1 - مال نفیس . 2 - آن چه که بشود به آن امید داشت و اطمینان کرد. 3 - دستآویز. 4 - دستة کوزه .
پارتیفرهنگ انتشارات معین[ فر. ] ( اِ.) 1 - دسته ، گروه . 2 - قسمت ، بخش . 3 - حامی ، طرفدار. 4 - جشن ، مهمانی . 5 - محموله ، بار.
گروهفرهنگ انتشارات معین(گُ) [ په . ] (اِ.) 1 - دسته ، جمعیت . 2 - امت ، فرقه . 3 - واحدی از سربازان شامل 9 نفر. 4 - امتیاز کارمند از جهت مدرک تحصیلی و سابقة کار که خود به چند پایه تقس
واگیرفرهنگ انتشارات معین(حامص )1 - سرایت . 2 - (دستة عزاداری ) تکرار جمع مصراع یابیت ترجیع را. 3 - ورزشی اس ت پهلوانان را در گود زورخانه که یک به یک دست بر دیوار نهند و به جانب همان دس
همچیواژهنامه آزاد(ق. عامیانه) [هم + چی] مخفف همچننن. 1- چنان «یارو همچی میگه صد دانه یاقوت دسته به دسته...با نظم و ترتیب یکجا نشسته، انگار دونه های ذرت شلوارک پاشونه دارن تو کوچ