دسترسیلغتنامه دهخدادسترسی . [ دَ رَ / رِ ] (حامص مرکب ) قدرت و توانائی . (ناظم الاطباء). قوت . توان . امکان . (با داشتن و نداشتن صرف شود) : گر دست کرامتی ترا هست از دسترسی بود نه
خدمات دسترسیaccess serviceواژههای مصوب فرهنگستاندسترسی مخصوص یا سودهیشده به شبکۀ ارتباطات راه دور (IXC) برای آغاز کردن یا پایان دادن به ارتباط مخابراتی
accessibilityدیکشنری انگلیسی به فارسیدسترسی، دستیابی پذیری، امکان نزدیکی، قابلیت وصول، وسیله وصول، امادگی برای پذیرایی