دربندفرهنگ انتشارات معین(دَ بَ دِ) (حراض . مر.) در قید، درصدد، به قصد. ضح - به این معنی لازم الاضافه است . ؛ ~ چیزی بودن بدان علاقه داشتن .
دربندفرهنگ انتشارات معین(دَ بَ) (اِمر.) 1 - کوچة بن بستی که در داشته باشد. 2 - دره ، راه میان دو کوه . 3 - قلعه .
دلبندفرهنگ نامها(تلفظ: del band) (به مجاز) عزیز و دوست داشتنی ؛ (در قدیم) معشوق ، اسیر کنندهی دل، جذاب و گیرا.