دزپوللغتنامه دهخدادزپول . [ دِ ](اِخ ) دزفول ، که شهری است از خوزستان . و در تاریخ گزیده ٔ حمداﷲ مستوفی مکرر این نام بصورت «دزپول » آمده است . (ص 557، 725، 750، 751). رجوع به دزف
دزفوللغتنامه دهخدادزفول . [ دِ ] (اِخ ) دزپل . دژپل . و در اصطلاح محلی آن را دزفیل و دژپیل گویند و معرب آن دِسفول است . پلی بر آن آب [ آب جندی شاپور ] بسته اند به چهل و دو چشمه و
دزپللغتنامه دهخدادزپل . [ دِ پ ُ ](اِخ ) نام محلی به قم ، و در تاریخ قم (ص 32) چنین آمده است : جلنبادان چنانچه مشاهده میرود موضع حصن است که دزپل می گویند و ممجان موضع دیه است .
دزفوللغتنامه دهخدادزفول . [ دِ ] (اِخ ) (شهرستان ...) یکی از شهرستانهای استان ششم کشور است . حدود: از طرف شمال به شهرستان خرم آباد و بروجرد، از جنوب به شهرستان اهواز، از خاور به
دزفوللغتنامه دهخدادزفول . [ دِ ] (اِخ ) (پل ...) در اصل دزپول بوده یعنی قلعه و پل ، و آن در ششتر واقع است و از غرایب بناهای روزگار است . (انجمن آرا)(آنندراج ). پل شادروان . پل شو
چاکریلغتنامه دهخداچاکری . [ ک َ ] (اِخ ) نام رودخانه ای در ولایت «لر کوچک » که از راه «دزپول » به «حویزه » میرود. (تاریخ گزیده چ لندن ص 557).
دزفوللغتنامه دهخدادزفول . [ دِ ] (اِخ ) دزپل . دژپل . و در اصطلاح محلی آن را دزفیل و دژپیل گویند و معرب آن دِسفول است . پلی بر آن آب [ آب جندی شاپور ] بسته اند به چهل و دو چشمه و