زبان در کام پیچاندنلغتنامه دهخدازبان در کام پیچاندن . [ زَ دَ دَ ] (مص مرکب ) سخن گفتن . زبان را برای تکلم بحرکت درآوردن . زبان جنباندن : کارم همه بخت بد بپیچانددر کام همی زبان چه پیچانم این چ
درداملغتنامه دهخدادردام . [ دُ ] (اِ) گوشه نشین و زاهد. (آنندراج ). زاهد تسبیح گردان و گوشه نشین و مرتاض . (ناظم الاطباء).
حيثدیکشنری عربی به فارسیکجا , هرکجا , در کجا , در کدام محل , درچه موقعيتي , در کدام قسمت , از کجا , از چه منبعي , اينجا , درجايي که
whereدیکشنری انگلیسی به فارسیجایی که، کجا، از کجا، در کجا، در جایی که، هر کجا، اینجا، در کدام محل، در کدام قسمت، چه جا، در چه موقعیتی، از چه منبعی
اردشیر سوملغتنامه دهخدااردشیر سوم . [ اَ دَ / دِ رِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) (هخامنشی ).نام و نسب : نام او اُخُس بود که تصور میکنند یونانی شده ٔ وهوک است ، وی پس از اینکه به تخت نشست ، خود ر
کجالغتنامه دهخداکجا. [ ک ُ ] (ق ) (از ک ُ (استفهام ) + جا) از ادات پرسش است و در مقام سؤال از مکان بکار برند.کدام جا. (برهان ) (آنندراج ). کدام جای . کدام مکان . (یادداشت مؤل
گئوماتلغتنامه دهخداگئومات . [ گ ِ ] (اِخ ) گوماتا. غاصب تاج و تخت هخامنشی که در زمان مسافرت کمبوجیه پسر کوروش بزرگ به مصر خود را بنام بردیا برادر پادشاه معرفی و سلطنت را غصب کرد.