طرحریزی فراکنشیproactive planningواژههای مصوب فرهنگستاننوعی طرحریزی که در آن آیندة مطلوب و خلق راههایی برای رسیدن به آن در مد نظر است
مدلغتنامه دهخدامد. [ م َدد ] (ع مص ) کشیدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 78) (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). طولانی کردن و کشیدن حرف را. (از اقرب الموارد).- مد صوت ؛ کشیدن
در میانلغتنامه دهخدادر میان . [ دَ ] (ق مرکب ، حرف اضافه ٔ مرکب ) (از: در + میان ) مابین و وسط. (آنندراج ). میان . (ناظم الاطباء). خلال . (منتهی الارب ). و رجوع به میان شود : از مج
گرما خوردنلغتنامه دهخداگرما خوردن . [ گ َ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) مقابل سرما خوردن . (آنندراج ). دچار گرما شدن : اگر روی عرقناک تو در مد نظر باشدچو آب زندگی گرمای محشر میتوان خور
واپایشcontrol 2واژههای مصوب فرهنگستاننظارت و مدیریت بر چیزی یا مهار و محدودسازی آن * الفاظی را که تاکنون در برابر واژۀ «کنترل» رایج بوده است، مانند اداره و مهار و بازبینی و بازرسی و نظارت و ضبط و