مشارکت در تحقیق و توسعهresearch and development collaborationواژههای مصوب فرهنگستانهمکاری مشترک مجموعههای مختلف برای رسیدن به دستاوردهای ناشی از تحقیق و توسعه در قالب برنامه و اهداف ازپیشتعیینشده متـ . مشارکت در ت و ت R&D collaboration
همکاری در تحقیق و توسعهresearch and development cooperationواژههای مصوب فرهنگستانفعالیت مشترک مجموعهای از محققان یا مجموعههای مختلف در حوزة تحقیق و توسعه با هدف همافزایی و کاهش هزینهها و افزایش سرعت کار متـ . همکاری در ت و ت R&D cooperat
ترقیلغتنامه دهخداترقی .[ ت َ رَق ْ قی ] (ع مص ) ببالا برشدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار). بلند شدن . (آنندراج ). || برآمدن بر نردبان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).بر
حزقةلغتنامه دهخداحزقة. [ ح ُ زَق ْ ق َ ] (ع ص ) حَزُق ّ در تمام معانی . (منتهی الارب ). || (اِ) نوعی از سجع که زنان گاه رقصانیدن اولاد گویند: تَرَق َ یا حُزَقّه تَرَق ّ عین بقّة
تقاضالغتنامه دهخداتقاضا. [ ت َ ] (ع مص ) در فارسی بجای تقاضی استعمال شده است . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). درخواست و طلب و خواهش و مطالبه . (ناظم الاطباء). خواهش و با لفظ کردن و د
خبقةلغتنامه دهخداخبقة. [ خ ِب ْ ب ِ ق َ ] (ع ص ) شتر ماده گشاده گام . (از منتهی الارب ).این صفت همواره با موصوف خود یعنی ناقه استعمال میشود. زنان عرب در ترقیص اطفال خود میگویند:
حسام الدینلغتنامه دهخداحسام الدین . [ ح ُ مُدْ دی ] (اِخ ) عوض خلجی . از ملوک خلج بنگاله ملقب به غیاث الدین غوری است . گویند: حسام الدین عوض در سلک خلجان گرمسیر غور انتظام داشت و بغای