واگذاردنفرهنگ انتشارات معین(گُ دَ) (مص م .) 1 - تسلیم کردن ، چیزی را در اختیار کسی قرار دادن . 2 - ترک کردن .
بخشیدنلغتنامه دهخدابخشیدن . [ ب َ دَ ] (مص ) عطا کردن . دادن . بذل و هبه کردن . (ناظم الاطباء). دادن . اعطاء. (شرفنامه ٔ منیری ). امتیاح .وهب . هبة. دسع. دسیعة. ایجاء. شکد. تشکید.
دادنلغتنامه دهخدادادن . [ دَ ] (مص ) اسم مصدر آن دهش است . اعطاء. (ترجمان القرآن ). ایتاء. (ترجمان القرآن ). مقابل ِ گرفتن . در اختیار کسی گذاردن بدون برگرداندن . تسلیم کسی کردن
زبون شدنلغتنامه دهخدازبون شدن . [ زَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) (از چیزی ) عاجز شدن و ناتوان گشتن از آن چیز : شاه بی شهر چون ستاند باج شهر بی ده زبون شود ز خراج . اوحدی .- زبون شدن بدست چی
کازرونیلغتنامه دهخداکازرونی . [ زِ ] (اِخ ) ابواسحاق ابراهیم بن شهریار کازرونی در روزیکشنبه پانزدهم رمضان سال 532 هَ . ق . در شمال کازرون در خانه ای که پس از مرگ پدر به برادرش حسین