در آهنینلغتنامه دهخدادر آهنین . [ دَ رِ هََ ] (اِخ ) یا در بند آهنین ، باب الحدید عربی ، نامی که در ممالک شرق اسلامی به بعضی گردنه ها اطلاق میشد. معروفترین آنها گردنه ای است در ماور
در آهنلغتنامه دهخدادر آهن . [ دَ رِ هََ ] (اِخ ) نامی است که ابن فقیه برای دروازه ٔ بخارا در سمرقند، آورده . (از شرح احوال رودکی ص 128). و رجوع به در آهنین شود.
دیر طور سینالغتنامه دهخدادیر طور سینا. [ دَ رِ رِ ] (اِخ ) یا کلیسای طور بر قله ٔ کوه طور سینا قرار دارد و این همان کوهی است که نور بر موسی بدانجا تجلی نمود و بیهوش گردید. این دیر در با
کشلغتنامه دهخداکش . [ ک َ ] (اِخ ) نام شهری است از ماوراءالنهر نزدیک به نخشب و مشهور به سبز. گویند حکیم بن عطا که به مقنع اشتهار دارد مدت دو ماه هر شب ماهی از چاه سیام که در ن
پرستشگهلغتنامه دهخداپرستشگه . [ پ َرَ ت ِ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) معبد. پرستشگاه . صومعه . جای عبادت . عبادتگاه . پرستشکده . عبادتخانه : پرستشگهی بس کنم زین جهان سپارم ترا آنچه دارم نه