دریچهلغتنامه دهخدادریچه . [ دَ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) درچه . صاحب غیاث اللغات گوید: به معنی در کوچک و همین شهرت دارد، مگر در زیاده بودن یای تحتانی تأمل است لیکن اکثر استادان دریچ
دیگ بخارلغتنامه دهخدادیگ بخار. [ گ ِ ب ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دستگاهی برای تولید بخار و آن از دو قسمت متشکل است ، کوره (محل سوختن سوخت ) و دیگ (ظرف بسته ای که در آن آب گرم میش
کمپرسورلغتنامه دهخداکمپرسور. [ ک ُ رِ سُو ] (فرانسوی / انگلیسی ، اِ) دستگاهی است در موتور اتومبیل که گاز بنزین را پس از فشردن برای احتراق آماده می کند. (فرهنگ فارسی معین ). || در م
دریچهفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. در کوچک؛ پنجرۀ خانه.۲. روزن. دریچهٴ اطمینان: سوراخ و دریچهای که در بعضی از ماشینها ساخته میشود تا هر وقت بخار ماشین زیاد شود و خطر انفجار باشد خودبهخود ب
ارمنستانلغتنامه دهخداارمنستان . [ اَ م َ ن ِ ] (اِخ ) ارمن . ارمنیه . ارمینیه . (دمشقی ). ناحیه ای در آسیای غربی که از جانب شمال به گرجستان و از مشرق به بحر خزر و از جنوب به درّه ٔ