دریای اعظملغتنامه دهخدادریای اعظم . [ دَرْ ی ِاَ ظَ ] (اِخ ) بحر اعظم . دریای محیط. دریای بزرگ . اقیانوس کبیر. رجوع به اعظم و بحراعظم ذیل بحر شود.
غولتلماسهdraaواژههای مصوب فرهنگستانساختار تلماسۀ بادی غولآسایی که ممکن است ارتفاع آن حدود 400 متر و طول دامنۀ آن بیش از 600 متر باشد
تِنّینDraco, Dra, Dragonواژههای مصوب فرهنگستانهشتمین صورت فلکی بزرگ که به دور قطب شمال آسمان پیچیده است و بخشی از ستارههای آن از بین دب اکبر و دب اصغر میگذرد
پردیس دریایی،پارک دریاییmarine parkواژههای مصوب فرهنگستانپردیسی شامل بخشی از دریا غالباً برای حفاظت از زیستگاهی خاص و حفظ پایداری بومسازگان موجوداتی که در آن زندگی میکنند
آدمبهدریا! ،هشدار آدمبهدریاman overboardواژههای مصوب فرهنگستانپیام هشداری که در هنگام سقوط فرد از روی شناور به داخل دریا برای کمکرسانی سریع بر روی شناور اعلام میشود
اعظملغتنامه دهخدااعظم . [ اَ ظَ ] (اِخ ) (دریای ...) دریای عمان و دریای حبشه و دریای قلزم از دریای اعظم است . (حدود العالم ). و جنوب کرمان دریای اعظم است . (حدود العالم ).
اوقیانوسلغتنامه دهخدااوقیانوس . (از یونانی ، اِ) اقیانوس . دریای اعظم . بحر محیط : چو پایان آن وادی آمد پدیدسکندر به دریای اعظم رسیددر آن ژرف دریا شگفتی بماندکه یونانَیش اوقیانوس خواند. نظامی .اعظم بحارالدنیا ثلاثة: الاول اوقیا
جزیره ٔ هرنجلغتنامه دهخداجزیره ٔ هرنج . [ ج َ رَ ی ِ ؟] (اِخ ) اندر دریای اعظم بنزدیک سندان است و ازو کافور بسیار خیزد. (از حدود العالم چ دانشگاه ص 20).
جزیره ٔ واللغتنامه دهخداجزیره ٔ وال . [ ج َ رَ ی ِ ] (اِخ ) اندر دریای اعظم برابر پارس است . و اندرو دههای بسیار است و بانعمت و جای منزل کشتی است . (از حدود العالم چ دانشگاه ص 20).
جزیره ٔ جابه و سلاهطلغتنامه دهخداجزیره ٔ جابه و سلاهط. [ ج َ رَ ی ِ ؟ ](اِخ ) این جزیره در دریای اعظم قرار گرفته و از او عنبر بسیار افتد و کبابه و صندل و قرنفل . (از حدود العالم چ دانشگاه ص 19).