دریافتلغتنامه دهخدادریافت . [ دَرْ ] (مص مرکب مرخم ) دریافتن . وجد. وجدان . یافت . (یادداشت مرحوم دهخدا). درک .دریابیدن : و نگر تا این سخن سرسری نشنوی که از دریافت سعادت محروم مان
دریافتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ریافت، وصول، رسید، برداشت، اكتساب، اخذ بار عام، پذیرش دریافت پول، دخل قبض رسید، رسید، فیش، قبض، مفاصا، برگۀ واریز، اعلامیۀ واگذاری، تأیید پر
نشانگان شبخواریnight eating syndrome, NES, midnight hungerواژههای مصوب فرهنگستاناختلالی که باعث انتقال زمان دریافت غذا در طی روز به زمان خواب میشود
ارزیابی تغذیهایnutritional assessmentواژههای مصوب فرهنگستانارزیابی وضع تغذیۀ فرد و جامعه ازطریق اندازهگیری مقدار دریافت غذا و مواد مغذی و ارزیابی شاخصهای سلامت
روش ارزیابی تغذیهایnutritional assessment methodواژههای مصوب فرهنگستانروشی که در آن وضع تغذیۀ فرد و جامعه ازطریق اندازهگیری مقدار دریافت غذا و مواد مغذی و ارزیابی شاخصهای سلامت ارزیابی میشود
دریافتسنجی مادۀ مُغَذیnutrient intake analysis, NIAواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن محتوای مواد مغذی ازطریق سنجش میزان دریافت مواد غذایی در یک دورۀ زمانی معین ارزیابی میشود