درگاهلغتنامه دهخدادرگاه . [ دَ ] (اِ مرکب ) (از: در + گاه ، پسوند مکان ) درگه . آن جای خانه که در است . مقابل پیشگاه . (یادداشت مرحوم دهخدا). آستانه ٔ در و جلو در و حضرت عتبه . (
درگاهلغتنامه دهخدادرگاه . [ دَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت واقع در 150 هزارگزی جنوب کهنوج و 5 هزارگزی راه مالرومارز به انگهران . (از فرهنگ جغر
درگاه قلیلغتنامه دهخدادرگاه قلی . [ دَ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قلعه درسی بخش حومه شهرستان ماکو واقع در 500 گزی جنوب ماکو و 5500 گزی جنوب باختری راه شوسه ٔ ماکو به قزل داغ . آب
درگاه سلیمانلغتنامه دهخدادرگاه سلیمان . [ دَ هَِ س ُ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سرشیو شهرستان سقز واقع در 18 هزارگزی جنوب خاوری سقز و 5 هزارگزی راه شوسه ٔ سنندج . آب آن از چشمه و رو
درگاه شیخانلغتنامه دهخدادرگاه شیخان . [ دَ هَِ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پهلوی دژ بخش بانه ٔ شهرستان سقز واقع در 11 هزارگزی جنوب بانه و 3 هزارگزی بوین پائین . آب آن از چشمه و راه
درگاه آبادلغتنامه دهخدادرگاه آباد. [ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سرولایت بخش سرولایت شهرستان نیشابور واقع در 22 هزارگزی باختر چکنه ٔ بالا، با 144 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن ار