درونیگرایی اخلاقیethical internalismواژههای مصوب فرهنگستاننگرشی مبتنی بر اینکه انگیزة فعل اخلاقی جزء مقوّم توجیه اخلاقی آن عمل است متـ . درونیگرایی انگیزشی motivational internalism
درونیگرایی معرفتیepistemological internalismواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای در باب توجیه معرفتی مبتنی بر اینکه توجیه یک باور منوط است به دسترسی شخص به فرایندهای شناختی صحیحی که تولیدکنندة آن باور بوده است
برونیگرایی معرفتیepistemological externalismواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای مبتنی بر اینکه توجیه یک باور مستلزم آگاهی شخص از فرایند شناختی صحیح آن باور نیست و ماهیت باور، دستکم تا حدودی، معلول جهان عینی اطراف ما و نه صرفاً عوا
درونیگرایی اخلاقیethical internalismواژههای مصوب فرهنگستاننگرشی مبتنی بر اینکه انگیزة فعل اخلاقی جزء مقوّم توجیه اخلاقی آن عمل است متـ . درونیگرایی انگیزشی motivational internalism
عرضیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود عرضیت، ذاتی بودن، باطنیبودن، لزوم ذاتی، اساسی بودن بالقوگی، استعداد، توانایی، نهفتگی درونی بودن، درونگرایی، ذهنیگرایی، ذهنیتگرایی، گرایشات ذهنی،