دره خرزهرهلغتنامه دهخدادره خرزهره . [ دَرْ رَ خ َ زَ رَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان رودزرد بخش جانکی گرمسیر شهرستان اهواز. واقع در 16هزارگزی جنوب باختری باغ ملک و 3 هزارگزی جنوب ر
اردنلغتنامه دهخدااردن . [ اَ دَ / اُ دُن ن ] (اِخ ) رودخانه ای نزدیک بدمشق .گویند مریم عیسی علیه السلام را در آن رودخانه شست . (برهان ). نام رودی که دریاچه ٔ طبریه را به بحیره ٔ
رابطلغتنامه دهخدارابط. [ ب ِ ] (ع ص ، اِ) راهب و مرد زاهد و حکیم از دنیا رمیده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). راهب و زاهد. (اقرب الموارد). || رابط الحاش : مرد دلیر که از جا نرود.
جارلغتنامه دهخداجار. (اِ) چراغهای بلورین دارای چند شاخه که به سقف آویزان کنند.|| نام خرزهره در تداول اهل بلوچستان . رجوع به خرزهره شود.
کیشلغتنامه دهخداکیش . (اِ) دین و مذهب . (فرهنگ رشیدی ). به معنی دین و مذهب و ملت هم آمده است . (برهان ). مرادف آیین و مذهب است . (آنندراج ). ملة. (دهار) (ترجمان القرآن ) (منتهی
خرزهرهNeriumواژههای مصوب فرهنگستانسردهای از خرزهرهایان درختچهای شیرابهدار با پنج تا هشت گونه که در ناحیۀ مدیترانه و مناطق نیمهگرمسیری آسیا تا ژاپن پراکندهاند، برگهای گیاهان این سرده متقا