آزمونهای درمعرضexposure testsواژههای مصوب فرهنگستانآزمونهایی برای ارزیابی مقاومت و ماندگاری یک پوشش یا یک پوسه (film) با قرار دادن آن درمعرض نور خورشید یا نور فرابنفش یا رطوبت یا سرما یا گرما یا آبنمک یا جز آن
پیدافرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی درمعرض دید، پدید، پدیدار، معلوم، محسوس، مشهود، قابل مشاهده، قابل تشخیص، ملموس، بارز، هویدا، آشکار، ظاهر، ظاهری دروغی، تحریفشده، هجوآمیز، مستتر
مخاطبaudienceواژههای مصوب فرهنگستانفرد یا افرادی که درمعرض رسانه قرار میگیرند و ممکن است فعال یا منفعل باشند