بيت الکلبدیکشنری عربی به فارسیدرلا نه سگ زيستن , درلا نه زيستن , درلا نه قرارقراردادن , لا نه کردن , لا نه سگ يا روباه
درلکلغتنامه دهخدادرلک . [ دِ ل ِ ] (اِ) جامه ٔ کوتاه قد آستین کوتاه پیش واز. (برهان ). جامه ٔ پیش باز آستین کوتاه . (آنندراج ) (انجمن آرا). درلیک . ترلک . ترلیک . لباچه . صدره .
درلکینلغتنامه دهخدادرلکین . [ ] (اِخ ) دسته ای از اقوام ترک مغولی ، به این شرح که اقوامی از اتراک در زمان قدیم لقب ایشان مغول بوده و اقوام بسیار از آنان پدید آمده اند. این اقوام م
درلیکلغتنامه دهخدادرلیک . [ دِ ] (اِ) قبای پیش واز آستین کوتاه .(برهان ). درلک . ترلک . ترلیک . و رجوع به درلک شود.
درلکفرهنگ انتشارات معین(دِ لِ) (اِ.) = درلیک : جامة کوتاه قد آستین کوتاه پیش باز؛ لباچه ، صدره ، شاماکچه .