۱. [مقابلِ نرم] ناهموار؛ زبر؛ زمخت؛ خشن.
۲. چیزی که حجم آن از نوع خودش بزرگتر باشد.
بدرام، خشن، زبر، زفتی، زمخت، سخت، سنگین، صلب، ضخیم، فربه، گنده، ناهموار، ناهنجار، هنگفت ≠ نرم، هموار
big, coarse, full-bodied, heavy, jumbo, king, large, sizable, sizeable, thick