درز تکیهگاهیsupported jointواژههای مصوب فرهنگستاندرزی پیچی که در زیر آن سه ریلبند قرار دارد که دو تای آنها در فاصلۀ اندکی از انتهای دو ریل و سومی در مرکز درز و در میان دو ریلبند دیگر قرار دارد
درزلغتنامه دهخدادرز. [ دَ ] (ع مص ) دوختن جامه بصورتی که بی نهایت بهم نزدیک و چسبیده باشد. (از اقرب الموارد).
درزلغتنامه دهخدادرز. [ دَ ](ع اِ) ناز و نعمت دنیا و لذت آن . (منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد). || درزالثوب ؛ شکاف جامه که دوخته باشند، معرب . (منتهی الارب ). ارتفاع و برآمدگی که
الاکلنگفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهنوعی وسیلۀ بازی به شکل یک میله یا چوب بلند با تکیهگاهی در وسط و دو نشیمنگاه در دو طرف که با فشار آوردن بالا و پایین میرود.
تقویتکنندۀ گهوارهbolster stiffenerواژههای مصوب فرهنگستانقطعهای فولادی و جوشکاریشده که در تکیهگاههای کناری بین ورقهای جان گهواره قرار میگیرد و موجب تقویت صفحۀ پایینی گهواره و توزیع مناسب نیروهای تکیهگاهی میشود
دکل 1mastواژههای مصوب فرهنگستانتیرکی عمودی یا کمی مایل که در گذشته نقش تکیهگاه بادبان را داشته است، اما در کشتیهای امروزی بهعنوان پایهای برای نصب آنتنهای مخابراتی و رادار و پرچم و چراغه
ریشهrootواژههای مصوب فرهنگستاناندامی استوانهای در اغلب گیاهان آوندی که معمولاً بهعنوان تکیهگاه عمل میکند و کار جذب آب و مواد معدنی را بر عهده دارد
اندخسوارهفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهتکیهگاه؛ پناهگاه: ◻︎ ز خشم این کهنگرگ ژکاره / ندارم جز درت اندخسواره (لبیبی: شاعران بیدیوان: ۴۸۹).