دررفتگی لبهایedge dislocationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ناراستی خطی که در آن مرز میان نواحی لغزیده و نالغزیده در داخل بلور عمود بر راستای صفحۀ لغزش است
دررفتگیلغتنامه دهخدادررفتگی . [ دَرْ، رَ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) حالت دررفته . از بند بیرون آمدن استخوان . انفکاک . (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به دررفتن شود.
دررفتگیdislocation1واژههای مصوب فرهنگستاننوعی ناپیوستگی در ساختار سهبُعدی دورهای بلور که نبود آن ساختار بلور را منظم میکند
دررفتگیdislocation2, luxationواژههای مصوب فرهنگستان1. جابهجا شدن یک عضو از جایگاه عادی خود 2. از بین رفتن رابطۀ طبیعی یک استخوان با استخوان دیگر در یک مفصل
شدنلغتنامه دهخداشدن . [ ش ُ دَ ] (مص ) گذشتن . مضی . سپری شدن . مصدر دیگرغیرمستعمل آن شوش . (از یادداشت مؤلف ) : شد آن تخت شاهی و آن دستگاه زمانه ربودش چو بیجاده کاه . فردوسی
دررفتگیلغتنامه دهخدادررفتگی . [ دَرْ، رَ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) حالت دررفته . از بند بیرون آمدن استخوان . انفکاک . (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به دررفتن شود.
دررفتگی بازopen dislocation, compound dislocationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی دررفتگی که در آن قطعات سر استخوانهای دررفته به محیط خارج راه پیدا کند
دررفتگی بستهclosed dislocation, simple dislocationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی دررفتگی که در آن قطعات دررفتۀ استخوان به محیط بیرون راه پیدا نکند
دررفتگی عادتیhabitual dislocationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی دررفتگی که فرد بهعمد و بدون وجود نیروی خارجی بهطور مکرر در یکی از اندامهای خود ایجاد کند