دردآسالغتنامه دهخدادردآسا. [ دَ ] (نف مرکب ) دردآساینده . تسکین دهنده ٔ درد و آسایش دهنده از رنج و اندوه . (ناظم الاطباء). || (ص مرکب ) مانند درد. دردگونه .
دگردیسیلغتنامه دهخدادگردیسی . [ دِ گ َ ] (حامص مرکب ) دگرگونی . حالت و کیفیت دگردیس . تغییر شکل دادن جانوران . این لغت در فرهنگستان بجای کلمه ٔ متامرفز پذیرفته شده است . || (اصطلاح جانورشناسی ) تغییر مشهود و کمابیش ناگهانی در شکل یا ساختمان (و نیز معمولاً در عادات و خوراک و غیره ) یک حیوان در دو
دگردیسیفرهنگ فارسی عمید۱. تغییر صورت؛ تغییر شکل؛ دگرگونی؛ حالت دگردیس.۲. (زیستشناسی) تغییر شکل بعضی جانوارن در دورۀ زندگی معمولاً بعد از دورۀ جنینی؛ متامورفوز.