درجۀ تجاریbusiness classواژههای مصوب فرهنگستاندرجهای در مسافرتهای هوایی که ارزانتر از درجۀ یک و گرانتر از درجۀ عادی است و برای بازرگانان تدارک دیده شده است متـ . تجاری
درجةدیکشنری عربی به فارسیزينه , درجه , رتبه , پايه , ديپلم يا درجه تحصيل , نمره , درجه بندي کردن , نمره دادن , پله , نردبان , پله کان , مرتبه
دَرَجَةًفرهنگ واژگان قرآندرجه و مرتبه صعودي (درج به معني "پله "را در جائي بکار ميبرند که مساله بالا رفتن و صعود را در نظر داشته باشند )
ارولغتنامه دهخداارو. [ اَرْ رو ] (اِخ ) مجمعالجزایر (گنگبار) ماله در شمال استرالیا که قریب 80 جزیره است و آن تقریباً بین 5 و 7 درجه عرض جنوبی و 135 درجه ٔ طول شرقی واقع است و ق
اسکندرونلغتنامه دهخدااسکندرون . [ اِ ک َ دَ ] (اِخ ) قصبه ٔ بزرگی است در انتهای شمالی ساحل سوریه و در ساحل شرقی خلیج اسکندرون ، در 105 هزارگزی شمال غربی حلب ، واقع بین 36 درجه و 35
کابللغتنامه دهخداکابل . [ ب ُ ] (اِخ ) شهر مهم و پایتخت افغانستان در 43درجه و 30 دقیقه عرض شمالی و 69 درجه و 13 دقیقه ٔ طول شرقی ، در 1762 گزی فوق سطح دریا واقع در نجدی حاصلخیز
مکهلغتنامه دهخدامکه . [ م َک ْ ک َ ] (اِخ ) ام القری . بکه . شهر مقدس اسلامی در کشور عربستان سعودی در منطقه ٔ حجاز که مسجدالحرام و خانه ٔ کعبه شرفها اﷲ در آنجاست . در 80 کیلومت