دراماتیکلغتنامه دهخدادراماتیک . [ دِ ] (فرانسوی ، ص ) منسوب به درام . درامی . نمایشی . رجوع به درام شود.
دراماتیکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ] دراماتیک، تراژیک، نمایشی کمیک، بامزه، خنده دار، مضحک، میمیک لیریک، ملودراماتیک، رُمانتیک، سانتیمانتال موج نو، آوانگ
دراماتیکفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. (تئاتر) مربوط به درام و نمایش؛ نمایشی.۲. [عامیانه، مجاز] غمانگیز و ناراحتکننده.
درآمارکارلغتنامه دهخدادرآمارکار. [ دَ ] (اِ مرکب ) منصبی ازمناصب بزرگ مالیه در عهد ساسانیان ، و آن رئیس محاسبات دربار یا اقامتگاه شاهنشاهی بوده است . (از ایران در زمان ساسانیان ص 144
دراماتورژیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه اتورژی، ساختاردراماتیک، فرم تئاتری پرده، صحنه، پردۀ اول، آنتراکت شب اول ورود بهصحنه، خروج دیالوگ، مونولوگ کُر، همسرای