بلند؛ کشیده.
〈 دراز کشیدن: (مصدر لازم) به پشت روی زمین خوابیدن و پاها را درازکردن؛ خوابیدن بر روی زمین یا بستر برای استراحت.
۱. بلندقامت، بلند، دیلاق، سروقامت، طویل
۲. طولانی، متمادی، مدید
۳. کشیده، ممتد ≠ کوتاه
extended, lengthy, linear, livelong, long