3302 مدخل
(دَ کِ) (ص .) (عا.) سست و بلند قد (شخص ).
(دَ گِ) [ تر. ] (اِ.) عوض کردن .
در گویش گنابادی یعنی تنور برقی
برادر – داداش – مخفف داداش
از اصوات
NPA
نوا
نابا
خب
نئو
دهش
دش یاد، ناپیدایی، بدگوی
به دوش کشیدن آدم سنگین وزن و او را به تناوب بر روی شانه و ...
۱بر روی دوش گرفتن – کول کردن
چوبی کوتاه که بر دوش نهند و کوله بار را بر آن آویزند