26 فرهنگ

8422 مدخل


دد

dad

جانور درنده مانند شیر، پلنگ، و گرگ: ◻︎ نه هر آدمی‌زاده از دد بِه است / که دد زآدمی‌زادۀ بد بِه است (سعدی۲: ۶۲).

جانور، حیوان، درنده، سبع، وحش، وحشی ≠ دام

animal, beast, brute, predator, predatory, truculent, wild