دهلویلغتنامه دهخدادهلوی . [ دِ ل َ ] (اِخ ) محمد مولوی ساکن حیدرآباد. او راست : السیرة المحمدیة والطریق الاحمدیة. (از معجم المطبوعات مصر ج 1).
دهلویلغتنامه دهخدادهلوی . [ دِ ل َ ] (اِخ ) محمدحسین . او راست : رفعالالتباس عن بعض الناس . (از معجم المطبوعات مصر ج 1).
دهلولغتنامه دهخدادهلو. [ دِ ] (اِخ ) نام شهری در هندوستان که دهلی نیز گویند. (ناظم الاطباء). صورتی از دهلی و منسوب به آن دهلوی است : سخن زان گونه گفتم من بلند امروز در دهلوکه از خواب گران بیدار کردستم به شروانش . امیرخسرو دهلوی (از آنندراج