دایدار بالالغتنامه دهخدادایدار بالا. [ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان قشلاقات افشار بخش قیدار شهرستان زنجان در 48هزارگزی باختر قیدار و 36هزارگزی راه مالرو عمومی . آب آن از قزل اوزن محصول آن
دایدار پائینلغتنامه دهخدادایدار پائین . [ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان قشلاقات افشار بخش قیدار شهرستان زنجان در 48هزارگزی باختر قیدار و36هزارگزی راه مالرو عمومی . دارای 105 تن سکنه . آب آن
دامدارگویش اصفهانی تکیه ای: galadâr / hašamdâr طاری: galadâr طامه ای: galladâr طرقی: galadâr کشه ای: galladâr نطنزی: galadâr
دایدار بالالغتنامه دهخدادایدار بالا. [ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان قشلاقات افشار بخش قیدار شهرستان زنجان در 48هزارگزی باختر قیدار و 36هزارگزی راه مالرو عمومی . آب آن از قزل اوزن محصول آن
دایدار پائینلغتنامه دهخدادایدار پائین . [ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان قشلاقات افشار بخش قیدار شهرستان زنجان در 48هزارگزی باختر قیدار و36هزارگزی راه مالرو عمومی . دارای 105 تن سکنه . آب آن
ایکاروسلغتنامه دهخداایکاروس . (اِخ ) در اساطیر یونان ، پسر دایدالوس ، هنگامی که با بالهایی که پدرش تعبیه کرده بود فرار میکرد زیاد بخورشیدنزدیک شد، مومهایی که در ساختن بالها بکار رف