داودیلغتنامه دهخداداودی . [ وو ] (ص نسبی ) منسوب به داودبن علی اصفهانی . و آن بیشتر بر منسوبان به ابی سلیمان داودبن علی اصفهانی در مذهب اطلاق شود. (الانساب سمعانی ). و رجوع به دا
داودیلغتنامه دهخداداودی . [ وو ] (اِ) نوعی گل است . گلی و نباتی است . (از آنندراج ). از گلهای زینتی است و برنگ های سپید و زرد و دورنگ سپید و بنفش و نوع کم پر و پرپر دارد و خاص پا
داودیلغتنامه دهخداداودی . [ وو ] (اِخ ) ابن عنبسته . رجوع به ابن عنبسته در معجم المطبوعات شود. صاحب معجم المطبوعات گوید: این نام را بصورتهای مختلفه از قبیل ابن عنبة الداودی (جرجی
داودیلغتنامه دهخداداودی . [ وو ] (اِخ ) ابوالقاسم . ثعالبی گوید در روزگار ما او صدر اهل فضل و یگانه ٔاعیان ادب و علم به شهر هرات است و در جود و بخشندگی شهره و مآثرش در ریاست مأث
داودیانلغتنامه دهخداداودیان . [ وو ] (اِخ ) بنا بتعبیر نظامی گنجوی منسوب به داود سلجوقی یعنی داودبن محمودبن ملکشاه سلجوقی از سلاجقه ٔ بزرگ است که از شوال 525تا جمادی الاخره ٔ 526 ه
داودیهلغتنامه دهخداداودیه . [ وو دی ْ ی َ ] (اِخ ) (سنه ٔ ...) نام سال هفتم نزول قرآن بمکه . در این سال سوره ٔ «ص »، «صافات »، «یس »، «ملائکه » و «سبا» نازل شد. نام سال هفتم بعثت
داودیهلغتنامه دهخداداودیه . [ وو دی ْ ی َ ] (اِخ ) نام قریه ٔ کوچکی بشمال تهران . میان عباس آباد و قلهک در چهارهزارگزی جنوب قلهک و 7هزارگزی جنوب تجریش . دارای 30 تن سکنه . (از فره
داودیهلغتنامه دهخداداودیه .[ وو دی ْ ی َ ] (اِخ ) اصحاب داودبن علی اصفهانی متوفی به سال 270 هَ . ق . در سن شصت وچهار سالگی . و آن فرقه ای از مذهب اصحاب حدیث باشد. یکی از پنج فرقه
داودیهلغتنامه دهخداداودیه .[ وو دی ْ ی َ ] (اِخ ) اصحاب داودبن علی اصفهانی متوفی به سال 270 هَ . ق . در سن شصت وچهار سالگی . و آن فرقه ای از مذهب اصحاب حدیث باشد. یکی از پنج فرقه