دالانچهلغتنامه دهخدادالانچه . [ چ َ ] (اِخ ) کوهی بمشرق ایران .قسمتی از سرحد ایران و ترکستان از قلل آن میگذرد.
دالانهلغتنامه دهخدادالانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) دالان . (آنندراج ) (برهان ). دهلیز در خانه . (برهان ). || کوچه ٔ سرپوشیده . (برهان ).
چهلغتنامه دهخداچه . [ چ َ / چ ِ ] (پسوند تصغیر) به فتح اول و عدم ظهور هاء در فارسی علامت تصغیر است . (در پهلوی ایچک ، ایچه ، ایزه ، ایزک ، ایجک ، ایژک نشانه ٔ تصغیر است ). (حو
دالانهلغتنامه دهخدادالانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) دالان . (آنندراج ) (برهان ). دهلیز در خانه . (برهان ). || کوچه ٔ سرپوشیده . (برهان ).
گورآهونcatacomb, catacomb graveواژههای مصوب فرهنگستاننوعی گورستان زیرزمینی با دالانها و حجرههای متعدد در روم باستان که ازجمله مشهورترین آنها در زیر شهر رم قرار دارد