دارونلغتنامه دهخدادارون . [ دارْ وَ ](اِخ ) دهی از دهستان دیره بخش گیلان غرب شهرستان شاه آباد. در 32 هزارگزی شمال باختری گیلان و یکهزار گزی باختر شوسه ٔ گیلان به سرپل ذهاب واقع و
دارونلغتنامه دهخدادارون . [ دارْ وُ ](اِخ ) نام ناحیه ای است در ارمنستان . یکی از تاریخ نویسان ارمنی کتابی به نام «تاریخ دارون » بصورت سالنامه و بزبان سریانی منتشر کرده است . نوی
داروندلغتنامه دهخداداروند. [ دارْ وَ ] (اِخ ) دهی از دهستان پایروند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه در 38 هزارگزی شمال خاوری کرمانشاه و 5 هزارگزی خاور راه عمومی مالرو کرمانشاه به کندول
دارونهلغتنامه دهخدادارونه . [ دارْ وَ ن َ ] (اِخ ) دهی از دهستان هنام و بسطام بخش سلسله شهرستان خرم آباد، در 21هزارگزی جنوب خاوری الشتر و 18 هزارگزی خاور شوسه خرم آباد به کرمانشاه
داروندلغتنامه دهخداداروند. [ دارْ وَ ] (اِخ ) دهی از دهستان پایروند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه در 38 هزارگزی شمال خاوری کرمانشاه و 5 هزارگزی خاور راه عمومی مالرو کرمانشاه به کندول
دارونهلغتنامه دهخدادارونه . [ دارْ وَ ن َ ] (اِخ ) دهی از دهستان هنام و بسطام بخش سلسله شهرستان خرم آباد، در 21هزارگزی جنوب خاوری الشتر و 18 هزارگزی خاور شوسه خرم آباد به کرمانشاه
دارونهلغتنامه دهخدادارونه . [ دارْ وَ ن ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش صالح آباد شهرستان ایلام که در یک هزارگزی جنوب خاوری صالح آباد و 4 هزارگزی باختر راه شوسه ایلام - مهران واقع
دارونهلغتنامه دهخدادارونه . [ دارْ وَ ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان میش خاص بخش بدره شهرستان ایلام ، در 240 هزارگزی جنوب خاور ایلام و سه هزارگزی شمال راه بدره به ایلام واقع و محلی اس