دارواشلغتنامه دهخدادارواش . [ دارْ ] (اِ) گی . از تیره ٔ لورانتاسه یک گیاه دارویی است که دارای نمک های پتاس ، آهک ، منیزی ، گلوکز، ید وساپونین میباشد. (کارآموزی داروسازی جنیدی ص 1
دارواشViscumواژههای مصوب فرهنگستانسردهای از دارواشیان درختچهای نیمهانگلی چوبی با 70 تا 100 گونه که بومی مناطق معتدل و نیمهگرمسیری اروپا و افریقا و استرالیا و آسیا هستند و بر روی درختان دیگر
دارواشیانViscaceaeواژههای مصوب فرهنگستانتیرهای از صندلسانان درختچهای انگلی سبزینهدار و بدون ریشه با هفت سرده و 450 گونه که در تمام جهان بهویژه نواحی گرمسیری میرویند؛ برگهای آنها ساده با آرایش م
موخوریانLoranthaceaeواژههای مصوب فرهنگستانتیرهای از صندلسانان درختی یا درختچهای با حدود 65 سرده و 850 گونۀ انگلی گلدار که برخی از گیاهشناسان یازده سرده و 450 گونۀ شناختهشده بهنام دارواش از تیرۀ د
دبقفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. = سپستان۲. مادۀ چسبناکی که از میوۀ سپستان به دست میآید؛ مویزه؛ مویزک عسلی؛ مویزج عسلی؛ شیرینک؛ داروش؛ دارواش.