۱. (پزشکی) آنچه طبیب برای معالجۀ بیمار تجویز کند از خوردنی یا نوشیدنی یا مالیدنی؛ آنچه با آن دردی را درمان کنند؛ دوا.
۲. دانهها و گردهای خوشبو و خوشطعم از قبیل فلفل و زرچوبه و خردل و دارچین که از گیاهها و درختان میگیرند و برای خوشطعم ساختن غذاها به کار میبرند.
〈 داروی بیهوشی: (پزشکی) دارویی که با آن کسی را بیهوش کنند.
۱. دوا
۲. درمان، علاج
۳. زهر، سم
curative, cure, drug, medicament, medication, medicine, pharmaceutical, physic, preparation, substance